جدیدترینپربازدیدترینتصادفی

در انتظار توام…

به خاطر تو…

قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق…؟

چه مبارک است این غم…

لالایی…علیرضا آذر

از دور ندا داد برادر

بیشتر از ماه…

باید از سنگر بی سنگ تو برمیگشتم …

دردا که یار بامداد

ندا داد برادر چاووشی

خاطر آسوده ویگن

روزی که تو بیایی

بی آنکه دیده بیند

بنمای رخ

مرا نمی فهمید

عشق شادیست

بعد از ظهرهای جمعه

گاهی گمان نمیکنی

چه کردی؟
